آموزش درباره همه چیز

  • ۰
  • ۰

 

 


disposable income

درآمد خالص

 

income

درآمد

 

EXP: Since they don’t have any children and their rent is very cheap, they’ve a lot of disposable income.

از آنجایی که آن‌ها فرزندی ندارند و اجاره آن‌ها بسیار کم است، درآمد خالص بالایی دارند.

 

conspicuous consumption

ولخرجی متظاهرانه، خرید تجملی

 

Meaning: buying expensive things to show people how rich someone is

خرید چیزهای گران قیمت برای نشان دادن به مردم که یک فرد چقدر ثروتمند است

 

EXP: Many people believe that conspicuous consumption is an antisocial behaviour.

بسیاری از مردم بر این باورند که ولخرجی متظاهرانه یک رفتار ضد اجتماعی است.

 

levy a tax on…

وضع مالیات بر …

Meaning: officially request payment of a tax

درخواست رسمی پرداخت مالیات

 

EXP: A new tax has been levied on cigarettes.

مالیات جدیدی بر سیگار وضع شده است.

 

be economical

باصرفه/ مقتصد بودن

 

money-saving

صرفه جویی در پول

 

Meaning: not cost a lot of money

پول زیادی را هزینه نکردن

 

EXP: A small family car is more economical than a large car.

یک ماشین خانوادگی کوچک باصرفه تر از یک ماشین بزرگ است.

 

be cost-effective

مقرون به صرفه بودن

 

Meaning: be economical in terms of the services received for the money spent

با صرفه بودن از نظر خدمات دریافتی در قبال پول خرج شده

 

EXP: We need a cost-effective solution to the problem.

ما به یک راه حل مقرون به صرفه برای این مشکل نیاز داریم.

 

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به پول money در آیلتس آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با پول در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در این مقاله شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به پول که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/money-terms-ielts/

 

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

ما از ساختار « مصدر (infinitives) + used to» برای صحبت دربارۀ وضعیتی در گذشته استفاده می‌کنیم که دیگر درست نیست. استفاده از این ساختار به ما نشان می‌دهد که عمل یا حالتی تکراری در گذشته وجود داشته که اکنون تغییر کرده است.

 

تفاوت «used to» و «be used to» در انگلیسی

 

*** «used to» برای اشاره به کارها و موقعیت‌هایی در گذشته استفاده می‌شود که دیگر اتفاق نمی‌افتد یا دیگر واقعی نیستنداین ساختار همیشه به گذشته اشاره دارد. توجه داشته باشید که بعد از این ساختار همیشه  مصدری بدون to یا به عبارتی دیگری «infinitives» می‌آید:

مثال:

I used to exercise every morning; But since my legs were injured, I stopped exercising.

من عادت داشتم که هرروز صبح ورزش کنم؛ اما از وقتی پاهایم آسیب دیده‌ است ورزش را کنار گذاشته‌ام.

 

I used to study a new language for two hours a day; But now I am disappointed to learn it.

من عادت داشتم روزی دو ساعت زبان جدید بخوانم؛ اما الان از یادگیری آن ناامید شده‌ام.

 

نکتهجملات بالا نشان می‌دهد که در گذشته کاری را انجام می‌داده‌ایم (یا پدیده‌ای رخ می‌داده است) که اکنون دیگر رخ نمی‌دهد.

*** «Be used to» به معنای «آشنا بودن» یا «عادت داشتن» است و می‌تواند به زمان گذشته یا حال اشاره کند. پس آن می‌توان از اسم، عبارت اسمی، ضمیر و وجه وصفی مضارع (افعال -ing داراستفاده کرد:

مثال:

I am not satisfied with living in the big city; Because I am not used to traffic.

من از زندگی در شهر بزرگ راضی نیستم؛ چون به ترافیک عادت ندارم.

 

He hated marriage; Because he was used to being alone.

او از ازدواج بیزار بود؛ چون به تنهایی‌اش عادت داشت.

 

نکتهلازم به ذکر است که به‌جای «be used to» می‌توان از «get used to» و «become used to» استفاده کرد.

تفاوت ساختار «be used to» و «get used to» در انگلیسی

 

*** «Be used to» به معنای «آشنا بودن» یا «عادت داشتن» است و معمولا برای زمان گذشته و حال استفاده می‌شود

مثال:

I am used to Ferdowsi University now; so I don’t get lost anymore.

من الان با دانشگاه فردوسی آشنا شده‌ام؛ پس دیگر گم نمی‌شوم.

 

She wasn’t used to walk for a long time; so after the group walk she got sick.

او به راه‌رفتن طولانی مدت عادت نداشت؛ بنابراین بعد از پیاده‌روی دسته جمعی مریض شد.

 

*** ما از «get used to» برای صحبت دربارۀ فرایند آشنایی یا عادت کردن به چیزی استفاده می‌کنیم؛. از این ساختار برای صحبت دربارۀ همۀ زمان‌ها یعنی گذشته، حال و آینده استفاده می‌شود.

مثال:

I have no major in the field of language; But after the professor’s explanation and teaching, I will get used to it.

من هیچ سررشته ای در حوزۀ زبان ندارم؛ اما بعد از توضیحات و تدریس استاد با آن آشنا خواهم شد.

 

I can’t bear to be away from my family; But I’m sure I’ll get used to it soon.

من طاقت دوری از خانواده‌ام را ندارم؛ اما مطمئن هستم که به زودی به آن عادت می‌کنم.

 

 

برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد می توانید به مقاله آموزش کامل گرامر «used to» در زبان انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است سر بزنید.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/used-to-grammar/

 

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

 

کلمه ever در جملات منفی، برای ابراز تردید یا پرسیدن سوال استفاده می شود و برعکس always است.

به مثال های زیر دقت کنید:

 

Don’t ever talk to me like that! Never talk to me like that!

هیچوقت اینطوری با من حرف نزن! هرگز با من اینطور صحبت نکن!

 

If you ever see him, tell him he still owes me money. If you see him at any time, tell him he still owes me money.

اگر او را دیدی به او بگو که هنوز به من بدهکار است. اگر هر لحظه او را دیدی به او بگو که هنوز به من بدهکار است.

 

Have you ever heard of Flint Westwood? Do you know who Flint Westwood is?

آیا تا به حال نام فلینت وست وود را شنیده اید؟ آیا می دانید فلینت وست وود کیست؟

 

never و ever معانی مشابهی دارند، اما به طور متفاوت استفاده می شوند.

 

never به معنایدر هیچ زماناست و یک اصطلاح منفی است که در جملات خبری با فعل مثبت (برای جلوگیری از وجود دو عبارت منفی) استفاده می شود.

 

ever به معنایدر هر زماناست و به طور کلی در جملات خبری با فعل مثبت استفاده نمی شود (به جز استثنایی که در زیر ذکر خواهد شد).

I never want to see this cat in my room again.

من دیگر نمی خواهم این گربه را در اتاقم ببینم.

 

I don’t ever want to see this cat in my room again.

من دیگر نمی خواهم این گربه را در اتاقم ببینم.

 

I do not want to see this cat in my room in the future.

من نمی خواهم در آینده این گربه را در اتاقم ببینم.

 

He has never seen a nose so big.

او هرگز بینی به این بزرگی ندیده بود.

 

He hasn’t ever seen a nose so big.

او تا به حال بینی به این بزرگی ندیده بود.

 

At no time in his life has he seen a nose so big.

او در هیچ زمانی در زندگی خود بینی به این بزرگی ندیده است.

 

استثنا: ever را می توان در جملات خبری با فعل مثبت بعد از صفات عالی یا صفت های محدود کننده مانند first  و only استفاده کرد.

به مثال های زیر دقت کنید:

 

Harold Warbuckle is the most demanding client I have ever met. I have never met a more demanding client than Harold Warbuckle.

هارولد وارباکل خواستارترین مشتری است که تا به حال ملاقات کرده ام. من هرگز مشتری خواستارتر از هارولد وارباکل را ندیده ام.

 

The first job I ever had was in a toothpaste factory. The job in the toothpaste factory was the very first one I had in my life.

اولین شغلی که داشتم در یک کارخانه خمیردندان بود. کار در کارخانه خمیردندان اولین کاری بود که در زندگی ام داشتم.

 

 

در مقاله تفاوت گرامر ever و never در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است به بررسی تفاوت میان این دو کلمه پرداخته شده است. با مطالعه این مقاله می توانید به تمام نکات مربوط به این دو کلمه آگاه شوید زیرا درک آن در هر یک از چهار مهارت به ویژه در رایتینگ آیلتس و اسپیکینگ آیلتس بسیار مهم است.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/grammar-ever-never/

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

*** each و every با اسامی مفرد برای نشان دادن کمیت اسم  و تعداد آن استفاده می شوند. each دو مورد را نشان می‌دهد، در حالی که every نشانگر سه مورد یا بیشتر است. هنگامی که سه یا چند مورد از اشخاص یا اشیا وجود داشته باشند، و این موارد را جداگانه در نظر بگیریم معمولا از each استفاده می‌کنیم و زمانی که به طور جمعی آنها را در نظر بگیریم از every استفاده می کنیم.

به مثال های زیر توجه کنید:

Correct: She had paint on each leg.

Incorrect: She had paint on every leg.

او روی هر پا رنگ داشت.

جمله دوم نادرست است زیرا every برای اشاره به بیش از دو مورد استفاده می شود در حالیکه انسان فقط دو پا دارد و مانند اختاپوش هشت پا ندارد.

Correct: My parents are arriving tomorrow, and each of them will be on a different plane.

Incorrect: My parents are arriving tomorrow, and every one of them will be on a different plane.

پدر و مادرم فردا می آیند و هر یک با هواپیمای متفاوتی خواهند بود.

جمله دوم نادرست است زیرا every برای اشاره به بیش از دو مورد استفاده می شود و پدر و مادر دونفر هستند نه بیشتر.

 

*** با این حال، each و every بسته به موقعیت می توانند صحیح باشند.

به مثال های زیر توجه کنید:

Correct: We asked every author to submit a cover suggestion. 

ما از همه نویسنده ها خواستیم که یک پیشنهاد جلد ارائه کند. (احتمالا یک ایمیل انبوه برای همه نویسندگان ارسال شده است.)

Correct: We asked each author to submit a cover suggestion. 

ما از هر نویسنده خواستیم یک پیشنهاد جلد ارائه کند. (احتمالا هر نویسنده یک درخواست جداگانه و شخصی دریافت کرده است.)

 

*** تفاوت every و each ظریف است.

در زیر مثال های بیشتری را مطالعه کنید:

Correct: I’ve read every article published in Cell in the last 15 years.

 من همه مقاله های منتشر شده در مجله Cell در 15 سال گذشته را خوانده ام.

Correct: You suggested I begin reading Current Biology articles. Well, I’m going to study each of them carefully.

شما به من پیشنهاد دادید که مقالات زیست شناسی کنونی را شروع کنم. خوب،قصد دارم هر یک از آنها را با دقت مطالعه کنم.

 

نکته: هنگامی که قیدهایی مانند almost، nearly و practically وجود داشته باشند، every لازم است:

Practically every person in the room had at some point submitted a paper on theoretical physics.

تقریباً همه افراد حاضر در اتاق در مقطعی مقاله ای در مورد فیزیک نظری ارسال کرده بودند.

The journal had rejected almost every one of them.

مجله تقریباً همه آنها را رد کرده بود.

What was impressive was that nearly every attendee was under 15.

چیزی که جالب بود این بود که تقریباً همه شرکت کننده ها زیر 15 سال بود.

 

در مقاله کاربرد و تفاوت each و every در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است به بررسی تفاوت میان این دو کلمه پرداخته شده است. با مطالعه این مقاله می توانید به تمام نکات مربوط به این دو کلمه آگاه شوید.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/difference-each-every/

 

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

تفاوت بین another و other و others چیست؟

یک قانون ساده وجود دارد که به شما کمک می کند این تفاوت ها را به خاطر بسپارید:

another + singular noun
other + plural noun
others (= other + plural noun)

 

I need another cup.

من یک فنجان دیگر نیاز دارم. (cup مفرد است پس از another استفاده می کنیم)

I need other cups. (cups is plural so we use other)

من به فنجان های دیگری نیاز دارم. (cups جمع است پس از other استفاده می کنیم)

I need others. (refers to other cups)

من به دیگران نیاز دارم. (اشاره به فنجان های دیگر)

another یعنی یکی دیگر و کمیت نماست که قبل از یک اسم قابل شمارش مفرد قرار می گیرد. قاعده زیر را به خاطر بسپارید:

 

Another + Singular Countable noun

به مثال های زیر توجه کنید:

He has bought another motorbike.

یک موتور دیگر خریده است

Would you like another cup of coffee?

آیا می خواهید یک فنجان قهوه دیگر بنوشید؟

Don’t worry about the rain. We can go another day.

نگران باران نباشید. ما می توانیم یک روز دیگر برویم

I think you should paint it another color.

به نظر من باید آن را با رنگ دیگری رنگ آمیزی کنید

We are having another baby.

ما صاحب یک بچه دیگر خواهیم شد

 

کاربرد another + one

 

هنگامی که معنی از متن قبل از آن مشخص باشد، می توان another را قبل از «one» قرار داد. به مثالهای زیر توجه کنید:

 

I have already eaten two sandwiches though now I want another one. (= an additional sandwich)

من قبلاً دو ساندویچ خورده ام اما اکنون یک ساندویچ دیگر می خواهم. (= ساندویچ اضافی)

 

A: You can borrow more of these books if you like. B: Ok, I’ll take another one. (= another book, one more book)

 

الف:در صورت تمایل می توانید تعداد بیشتری از این کتاب ها را امانت بگیرید. ب: باشه، یکی دیگه امانت میگیرم. (= یک کتاب دیگر)

 

 

 در مقاله گرامر و تفاوت another و other و others و the others در انگلیسی به کاربردها و تفاوتهای بین another   و  other و others  و the others  پرداخته ایم . در پایان به کاربرد each other  و one another  نیز پرداخته شده است.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/difference-another-other-others/

 

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

فرق lend و borrow در انگلیسی

فعل «lend» به معنای دادن چیزی به کسی است که برای مدتی از آن استفاده کند و سپس برگرداندفعل «borrow» به معنای گرفتن و استفاده از چیزی برای مدتی است که متعلق به دیگری است و سپس آن را برگرداند.

شخصی که چیزی را قرض می دهد (lend) مالک آن است و به شخص دیگری اجازه استفاده از آن را می دهد. شخصی که چیزی را قرض می گیرد (borrow) مالک آن نیست و پس از پایان استفاده از آن، آن را پس می دهد. در زیر نمونه هایی از نحوه استفاده از هر کلمه آورده شده است:

May I borrow your pen? [=Will you lend me your pen?]

آیا می توانم خودکار شما را قرض بگیرم؟ [=آیا خودکارت را به من قرض می دهی؟]

 

I borrowed his jacket because I forgot mine—I’ll return it to him tomorrow.

کاپشنش را قرض گرفتم چون کتم را فراموش کردم – فردا آن را به او پس می دهم.

 

Mr. Smith let the students borrow his pens and pencils as long as they returned them before the end of the day.

آقای اسمیت به دانش آموزان اجازه داد تا مداد و خودکارهای او را قرض بگیرند به شرط اینکه آنها را قبل از پایان روز برگردانند.

 

I can lend you this book [= You can borrow this book] if you want to read it.

من می توانم این کتاب را به شما قرض بدهم [= می توانید این کتاب را امانت بگیرید] اگر می خواهید آن را بخوانید.

 

lend your sister your car for the day; hers is at the mechanic.

به خواهرتان ماشین خود را برای آن روز قرض دهید. ماشین او در مکانیکی است.

 

My grandmother is lending me her earrings for the wedding.

مادربزرگم برای عروسی گوشواره هایش را به من قرض می دهد.

 

کاربرد lend و borrow در انگلیسی

lend فعل بی قاعده است به معنای “چیزی را برای مدت کوتاهی به کسی بدهید، به این امید که آن را پس بگیرید”. حالت گذشته این فعل lent است.

به مثالهای زیر توجه کنید:

I never lend my CDs to anyone.

من هرگز سی دی هایم را به کسی قرض نمی دهم.

 

I lent Gary £30. (I expect that Gary will return this to me)

به گری 30 پوند قرض دادم. (من انتظار دارم که گری این را به من برگرداند)

 

نکته: Borrow یک فعل با قاعده است به معنای “از کسی چیزی گرفتن و پس دادن بعد از مدت کوتاهی” است.

به مثال های زیر توجه کنید:

Could I borrow your phone for a minute, please?

آیا می توانم موبایل شما را برای یک دقیقه قرض بگیرم، لطفا؟

 

Laura used to borrow money from me all the time.

لورا همیشه از من پول قرض می کرد.

 

 

یکی از سوالاتی که مدام در کلاس های درس زبان انگلیسی توسط دانشجویان پرسیده می شود به تفاوت بین lend  و borrow   مربوط می شود. در مقاله کاربرد و تفاوت lend و borrow در انگلیسی به کاربرد هر یک و تفاوتهای آنها پرداخته شده است.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/difference-lend-borrow/

 

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

هر دو فعل به انجام کاری اشتباه اشاره دارند با این حال، “mistake” کمتر رسمی است و در مقایسه با “error” ناچیز است. مردم زمانی دچار mistake می شوند که از قبل دانش دارند، اما توجه و تمرکز کافی ندارند. فعل «error» رسمی‌تر است و وقتی افراد دچار error می شوند، به دلیل عدم آگاهی و دانش است.

 

تفاوت mistake و error در زبان انگلیسی

 

یک “mistake” اغلب زمانی اتفاق می افتد که فردی دانش مناسب برای انجام کاری را داشته باشد اما چندان تمرکز ندارد. مثل لغزش زبانی است و کمتر رسمی است. به نمونه های زیر نگاه کنید:

Some people tend to make many small mistakes when conducting different tasks. 

برخی از افراد هنگام انجام وظایف مختلف معمولاً اشتباهات کوچک زیادی مرتکب می شوند.

I made a terrible mistake in my interview. 

اوه من در مصاحبه ام اشتباه فاحشی مرتکب شدم.

اما “error” رسمی تر است و زمانی اتفاق می افتد که شخص دانش لازم را برای انجام کاری نداشته باشد بنابراین نمی تواند آن را اصلاح کند و نیاز به راهنمایی دارد. نمونه های زیر را بررسی کنید:

I think everyone has seen the ‘error 404’ when using the internet. 

من فکر می کنم همه افراد هنگام استفاده از اینترنت خطای 404 را دیده اند.

Grammatical errors are ones that students don’t know how to correct. 

اشتباهات گرامری خطاهایی هستند که دانش آموزان نمی دانند چگونه آنها را اصلاح کنند.

 

شباهت ها mistake و error در انگلیسی

 

هر دو به انجام کاری به روش اشتباه اشاره دارند. برای مثال:

 

With all my past mistakes, I’m still a respectable human being. 

 

با تمام اشتباهات گذشته، من هنوز یک انسان محترم هستم

 

It is ok if you have grammatical errors.

 

اگر اشتباهات گرامری داشته باشید اشکالی ندارد.

 

 

در مقاله کاربرد و تفاوت mistake و error در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، به بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو کلمه پرداخته شده است. با مطالعه این مقاله می توانید از اشتباهات احتمالی خود در آزمون آیلتس جلوگیری کنید.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/difference-mistake-error/

 

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

از anyone یا anybody برای صحبت در مورد مردم به طور کلی و یا در مورد  فرد خاصی استفاده می کنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:

 

Anyone can miss a plane.

 

هر کسی می تواند پروازش را از دست بدهد.

 

Anybody can go there.

 

هر کسی می تواند به آنجا برود.

 

If anyone asks where you are, I’ll say you’ve just gone out.

اگر کسی بپرسد کجایی، می گویم که تازه بیرون رفته ای.

 

If anybody calls, tell them I’ll be back soon.

 

اگه کسی زنگ زد بهش بگو زود برمیگردم

 

 نکتههیچ تفاوتی در معنی بین anyone و anybody وجود ندارد، اما anybody در انگلیسی گفتاری رایج تر است.

 

کاربرد anybody و any one در جملات سوالی و منفی

 

any one  و anybody   در جملات سوالی و منفی بسیار رایج است. به مثالهای زیر توجه کنید:

 

Was there anyone behind you?

 

کسی پشت شما بود؟

 

There wasn’t anybody in the room with her.

 

هیچ کس در اتاق با او نبود

 

 

در مقاله کاربرد و تفاوت anyone و anybody در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، به بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو کلمه پرداخته شده است.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/difference-anyone-anybody/

 

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

تفاوت بین someone و somebody چیست؟

Someone و Somebody هر دو ضمایری هستند که برای اشاره به شخصی که شناخته شده نمی باشد یا مشخص نیست استفاده می شود. در بیشتر موقعیت ها، این دو کلمه قابل جایگزینی به جای یکدیگر هستند.

تنها تفاوتی که اکثر گویشوران بومی با آن موافقند این است که someone رسمی‌تر از somebody است (همانطور که anyone رسمی‌تر از anybody است، و everyone رسمی‌تر از everybody است). این بدان معنی است که در جمله ای مانند جمله زیر که در متن حقوقی استفاده می شود، احتمال بیشتری وجود دارد که someone به جای somebody انتخاب شود.

The bank requires that the deed be signed by someone authorized by the courts.

بانک درخواست می کند که سند به امضای فردی مجاز از سوی دادگاه برسد.

همچنین جالب است بدانید که طبق داده‌هایی که ما در مورد استفاده از زبان داریم، از someone بیشتر از somebody استفاده می‌شود.

 

آیا “someone” و “somebody” یک معنی را دارند؟ آیا می توان آنها را به جای هم استفاده کرد؟ بیایید این سوالات را برسی کنید:

 

شباهت آن ها someone و somebody چیست؟

  • Somebody و Someone هر دو ضمایر نامشخص هستند.
  • می‌توانیم آنها را در جملات خبری و استفهامی به کار ببریم که انتظار پاسخ خاصی را داریم.
  • هر دو را می توان برای اشاره به افراد عام و خاص به کار برد.
  • هر دو فعل مفرد می گیرند.

به مثالهای زیر دقت کنید:

Someone’s injured in the car accident.

یک نفر در تصادف رانندگی مجروح شده است.

He asked somebody to help him.

از کسی خواست که به او کمک کند.

 

در مقاله کاربرد و تفاوت someone و somebody در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، به بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو کلمه پرداخته شده است.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/difference-someone-somebody/

 

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

no one” بیشتر در نوشتار های رسمی مانند نوشتار دانشگاهی استفاده می‌ شود.

در حالی که “nobody” بیشتر در زبان انگلیسی غیررسمی و گفتاری استفاده می‌ شود.

 

شباهت های nobody و no one

 

هر دو “nobody” و “no one” ضمایری هستند برای نشان دادن اینکه کسی وجود ندارد که با یک توصیف خاص مطابقت داشته باشد یا معیار خاصی را داشته باشد.

به مثال های زیر توجه کنید:

 

Nobody knows what he does for a living.

هیچ کس نمی داند او برای امرار معاش چه می کند.

 

Nobody wanted to play with Sam in the kindergarten.

هیچ کس نمی خواست با سام در مهدکودک بازی کند.

 

No one knew what to do.

هیچ کس نمی دانست چه باید بکند.

 

No one likes being criticized.

هیچ کس دوست ندارد مورد انتقاد قرار بگیرد.

 

نکته: nobody و no one به عنوان ضمایر نامعین و منفی با افعال مفرد به کار می روند. از آنجایی که منفی هستند، نباید از هیچ کلمه منفی دیگری در جمله استفاده شود.

 

Nobody was at the party when I arrived.

وقتی من رسیدم کسی در مهمانی نبود.

 

No one did anything to help us.

Incorrect: No one did to help us.

Incorrect: No one anything to help us

هیچ کس برای کمک به ما کاری نکرد.

 

 

 

آیا تفاوتی بین کلمات “nobody” و “no one” وجود دارد؟ آیا می توانیم آنها را به جای هم استفاده کنیم؟ در
مقاله کاربرد و تفاوت nobody و no one در انگلیسی تفاوت ها و شباهت های آنها به صورت کامل بررسی شده است.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/difference-nobody-no-one/

 

  • ali esfandiyari