آموزش درباره همه چیز

۱۵ مطلب در اسفند ۱۴۰۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

عبارت "on time" به معنای وقتی است که یک اتفاق مشخص در زمان برنامه‌ریزی شده اتفاق می‌افتد. به عنوان مثال، اگر یک قطار در ساعت ۱۱:۳۰ صبح قرار باشد و در واقع در همان زمان به ایستگاه برسد، می‌گوییم که قطار "on time" است. همچنین، اگر شما برای یک مصاحبه ساعت ۳ بعد از ظهر برنامه‌ریزی کرده باشید و در ساعت ۲:۵۵ بعد از ظهر برسید، شما "on time" برای مصاحبه هستید و مصاحبه هم در زمان برنامه‌ریزی شده‌اش شروع می‌شود. از صفت "punctual" برای توصیف شخصی استفاده می‌شود که همیشه به موقع برای هر جلسه یا تعهد دیگری حاضر است.

از طرف دیگر، عبارت "in time" برای اشاره به اتفاقی قبل از اینکه خیلی دیر شود اتفاق می‌افتد. به عبارت دیگر، وقتی چیزی قبل از زمان بیشتر به دست بیاید، از "in time" استفاده می‌شود. مثلاً، اگر شما در زمان برنامه‌ریزی شده‌تان یک فرودگاه را برای گرفتن پروازتان برسید، شما "in time" برای گرفتن پرواز هستید.

همچنین، عبارت "in the nick of time" به معنای "در سر بزنگاه" است و برای توصیف موقعیتی استفاده می‌شود که در آن شخصی در آخرین لحظه ممکن و به طور دقیق به موقعتی واکنش نشان می‌دهد. به عنوان مثال، اگر کسی قبل از وقوع یک حادثه در آخرین لحظه ممکن و به دقت به محل اتفاق برسد، می‌توانیم بگوییم که او "in the nick of time" رسیده است.

 

چه زمانی باید از «in time» استفاده کنند و چه زمانی باید از «on time» استفاده کنند و تفاوت آنها چیست؟ تفاوت ظاهری این دو عبارت در املا و تلفظ اندک است، اما کاربرد بسیار متفاوتی دارند. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله کاربرد و تفاوت on time و in time در انگلیسی سر بزنید.

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

"Miss" و "lose" در انگلیسی دو فعل با معانی و کاربردهای مختلف هستند و نمی‌توانند به طور کامل به جای یکدیگر استفاده شوند. این دو فعل به صورت زیر مورد استفاده قرار می‌گیرند:

  1. Miss:

    • احساسات غم انگیز: این فعل بیشتر برای بیان احساسات غم انگیز و اشتیاق به دیدار کسی استفاده می‌شود. برای مثال:
      • "I miss my family." (من دلم برای خانواده‌ام تنگ شده است.)
    • عدم برخورد به هدف: همچنین برای بیان این موضوع که کسی یا چیزی نیافته شده یا به دست نیامده است، از "miss" استفاده می‌شود. مثلاً:
      • "She missed the train." (او قطار را از دست داد.)
    • تمایل به داشتن چیزی که فراموش شده یا نیست: برای بیان این موضوع که کسی یا چیزی که مورد علاقه بوده دیگر در دسترس نیست، از "miss" استفاده می‌شود. برای مثال:
      • "I missed my opportunity to see the concert." (من فرصت دیدن کنسرت را از دست دادم.)
  2. Lose:

    • از دست دادن چیزی: این فعل بیشتر برای بیان این موضوع که کسی یا چیزی از دست رفته یا گم شده است، استفاده می‌شود. مثال:
      • "He lost his wallet." (او کیف پولش را گم کرد.)
    • بیشتر در مواقع ملموس و مادی استفاده می‌شود: عموماً "lose" برای اشیاء ملموس مانند کیف پول، کلیدها و غیره به کار می‌رود.

به طور خلاصه، "miss" بیشتر برای احساسات غم انگیز، اشتیاق به دیدار کسی یا چیزی و عدم برخورد به هدف استفاده می‌شود، در حالی که "lose" بیشتر برای بیان از دست دادن چیزی به معنای مادی استفاده می‌شود.

 

در مقاله تفاوت miss و lose در زبان انگلیسی به  بررسی تفاوتها و شباهت های دو فعل miss و lose که بسیار پرکاربرد هستند پرداخته شده است.

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

صفات دو هجایی از آنجایی که دارای دو بخش هستند، نیاز به روش‌های خاصی برای تشکیل صفات تفضیلی (comparative) و عالی (superlative) دارند.

صفات تفضیلی (Comparative):

  1. با افزودن "er": برای تشکیل صفات تفضیلی با استفاده از این روش، به پایان صفت "er" اضافه می‌شود. مثلاً، "taller", "smarter", "faster".
  2. استفاده از "more/less": برای برخی از صفات، مانند صفات دو هجایی و صفاتی که به افتخارهای معنایی یا فیزیکی اشاره می‌کنند، از "more" و "less" استفاده می‌شود. به عنوان مثال: "more beautiful", "less intelligent".

صفات عالی (Superlative):

  1. با افزودن "est": برای تشکیل صفات عالی با استفاده از این روش، به پایان صفت "est" اضافه می‌شود. مثلاً، "tallest", "smartest", "fastest".
  2. استفاده از "most/least": برای بیان بیشترین یا کمترین ویژگی یک صفت، از "most" و "least" استفاده می‌شود. به عنوان مثال: "most beautiful", "least intelligent".

در مواردی که صفت به "y" ختم می‌شود، در تشکیل صفات تفضیلی و عالی می‌توان "y" را به "i" تبدیل کرده و سپس "er/est" یا "more/most" یا "less/least" را اضافه کرد.

استفاده از این دو روش در متن و جملات بستگی به نیاز و نوع صفت دارد.

 

صفات تفضیلی و عالی انواع خاصی از صفت ها هستند که هنگام مقایسه دو یا چند چیز به کار می روند. مشکل‌ترین کار هنگام استفاده از این صفات این است که مطمئن شوید آنها را به روش صحیح می‌نویسید، اما با کمی تمرین می توانید به سرعت بر آن مسلط شوید. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله آموزش گرامر صفات تفضیلی و عالی در انگلیسی سر بزنید.

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

فعل "to be" در زبان انگلیسی یکی از فعل‌های اساسی و مهم است که در موارد مختلف به کار می‌رود. این فعل دو نقش اصلی دارد که به صورت کمکی و به عنوان فعل اصلی ارائه می‌شود:

  1. فعل کمکی (Auxiliary Verb):

    • در نقش فعل کمکی، فعل "to be" برای نشان دادن زمان یا حالت فعل اصلی استفاده می‌شود، به ویژه در جملات مجهول.
    • برای ساختارهای مجهول در زمان‌های مختلف مثل حال، گذشته، و آینده، از فعل "to be" به عنوان فعل کمکی استفاده می‌شود.
    • به عنوان مثال:
      • "I am told to pay the bill." (مجهول مضارع)
      • "She was given a present." (مجهول گذشته)
      • "They will be informed about the decision." (مجهول آینده)
    • فعل "to be" به صورت متناسب با زمان فعل اصلی تغییر می‌کند، مثلاً به صورت "am", "is", "are" برای حال ساده، و به صورت "was", "were" برای گذشته.
  2. فعل اصلی (Main Verb):

    • در نقش فعل اصلی، "to be" به صورت وجه وصفی مضارع (present participle) برای تشکیل انواع فعل‌های مضارع/ماضی و آینده استمراری استفاده می‌شود.
    • برای بیان فعلی که در زمان حال، گذشته یا آینده به صورت مداوم انجام می‌شود، از فعل "to be" به عنوان فعل اصلی استفاده می‌شود.
    • به عنوان مثال:
      • "She is learning Chinese." (مضارع ساده استمراری)
      • "They were studying all night." (گذشته ساده استمراری)
      • "We will be waiting for you." (آینده ساده استمراری)
    • در این حالت، فعل "to be" همراه با فعل اصلی می‌آید و به صورت وجه وصفی مضارع در جمله قرار می‌گیرد.

از توضیحات بالا می‌توان فهمید که فعل "to be" چند منظوره است و در انواع مختلف جملات به کار می‌رود، بنابراین این فعل بسیار مهم و اساسی در زبان انگلیسی است و نیاز به درک و استفاده درست از آن دارد.

 

فعل «to be» یا به‌عبارت دیگر «بودن»، اغلب در دستور زبان انگلیسی استفاده می‌شود. فعل «to be» به‌عنوان یک فعل کمکی یا یک فعل اصلی استفاده می‌شود. برای کسب اطلاعات کامل دراین مورد به مقاله آموزش کامل استفاده از افعال to be در انگلیسی سر بزنید.

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

 

ساختار اسم‌های مرکب در زبان انگلیسی از ترکیب دو یا چند کلمه با هم تشکیل می‌شود. این ترکیبات معمولاً باعث ایجاد یک معنی جدید و مخصوص می‌شوند. در زیر توضیحات بیشتری در مورد ساختارهای مختلفی که برای ایجاد اسم‌های مرکب استفاده می‌شود آمده است:

  1. اسم + اسم (Noun + Noun): در این ساختار، دو کلمه اسم به هم متصل می‌شوند تا یک اسم مرکب جدید تشکیل دهند. به عنوان مثال، "housewife" که از ترکیب دو اسم "house" و "wife" ساخته شده است و به معنی "زن خانه‌دار" است.

  2. صفت + اسم (Adjective + Noun): در این ساختار، یک صفت و یک اسم با هم ترکیب می‌شوند تا یک اسم مرکب تولید شود. به عنوان مثال، "dry-cleaning" که از ترکیب صفت "dry" و فعل "cleaning" ساخته شده است و به معنی "شستشوی خشک" است.

  3. اسم + فعل (Noun + Verb): در این ساختار، یک اسم و یک فعل با هم ترکیب می‌شوند تا یک اسم مرکب ایجاد شود. به عنوان مثال، "washing machine" که از ترکیب اسم "washing" (اسم مصدر فعل "wash") و اسم "machine" ساخته شده است و به معنی "ماشین لباسشویی" است.

  4. اسم + حرف اضافه (Noun + Preposition): در این ساختار، یک اسم و یک حرف اضافه با هم ترکیب می‌شوند تا یک اسم مرکب ایجاد شود. به عنوان مثال، "underground" که از ترکیب اسم "under" و اسم "ground" ساخته شده است و به معنی "زیرزمین" است.

  5. اسم مصدر (Gerund) + اسم (Gerund + Noun): در این ساختار، یک اسم مصدر (فعلی که به -ing ختم می‌شود) و یک اسم با هم ترکیب می‌شوند تا یک اسم مرکب تشکیل شود. به عنوان مثال، "driving license" که از ترکیب اسم مصدر "driving" و اسم "license" ساخته شده است و به معنی "گواهینامۀ رانندگی" است.

این ساختارها امکانات متنوعی را برای ایجاد اسم‌های مرکب در زبان انگلیسی فراهم می‌کنند و به نویسندگان اجازه می‌دهند تا مفاهیم و ایده‌های مختلف را به صورت کامل و دقیق بیان کنند.

بنابراین اسم‌های مرکب یا به عبارت دیگر «compound nouns» زمانی تشکیل می‌شوند که دو یا چند کلمه به یکدیگر متصل می‌شوند تا یک کلمۀ جدید ایجاد کنند که معنای کاملاً جدیدی دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله آموزش کامل اسم‌های مرکب در انگلیسی سر بزنید.

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

تعریف:

  • اسم‌های جمعی یا "collective nouns" به گروه یا مجموعه‌ای از افراد، حیوانات یا چیزهایی اطلاق می‌شوند که به عنوان یک موجودیت واحد در نظر گرفته می‌شوند.
  • آنها برای توصیف گروهی از افراد یا چیزهایی که با هم به عنوان یک واحد عمل می‌کنند استفاده می‌شوند.

کاربرد:

  • برای اشاره به گروهی از افراد، حیوانات یا چیزها، چه به عنوان یک موجود واحد و چه به عنوان افراد در گروه.

مثال‌ها:

چیزها: کهکشان، جنگل، پشته، چوب

حیوانات: بسته، گله، حمل و نقل، پرواز

افراد: کلاس، گروه، گروه کر، ارتش

نکات:

  • اسم‌های جمعی می‌توانند به افراد، حیوانات یا چیزها اشاره کنند.
  • اسم‌های جمعی می‌توانند به یک کل واحد یا افراد در گروه اشاره کنند.
  • اسم‌های جمعی در جمله مانند اسم‌های مفرد به کار می‌روند (فعل مفرد می‌گیرند).

مثال‌های کاربردی:

  • A beehive consists of worker and queen bees that produce honey together.
  • A large amount of harvest of wheat were lost this year due to the pest.
  • Iran’s national football team was able to defeat America in the World Cup games.

 

اگر بخواهیم اسم‌های فردی خاص را به‌عنوان یک موجودیت نشان دهیم، می‌توانیم از اسم‌های جمعی استفاده کنیم. در مقاله آموزش کامل اسم‌های جمعی در انگلیسی با ساختار و کاربرد آن‌ها آشنا خواهید شد.

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

اسامی عام، انواعی از اسامی هستند که به عناصر عمومی و کلی مانند اشیاء، مکان‌ها، افراد یا مفاهیم اشاره می‌کنند، بدون اشاره به یک موجود یا یک مثال خاص. این اسامی معمولاً به عنوان نمونه‌های عمومی یک کلاس از اشیاء استفاده می‌شوند. به عنوان مثال، "میز" یک اسم عام است که به هر نوع میزی اشاره می‌کند، بدون اشاره به یک میز خاص.

تعدادی از دسته‌بندی‌های مهم اسامی عام عبارتند از:

  1. عینی یا Concrete Nouns: اسامی که به اشیاء یا موجوداتی اطلاق می‌شوند که از طریق حواس قابل درک هستند، مانند میز، مادر، یا خانه.

  2. انتزاعی یا Abstract Nouns: اسامی که به مفاهیم یا ایده‌هایی اطلاق می‌شوند که از طریق حواس قابل درک نیستند، مانند عشق، صبر یا آرامش.

  3. مرکب یا Compound Nouns: اسامی که از ترکیب دو یا چند کلمه تشکیل می‌شوند، مانند خمیردندان، چراغ‌خواب یا دخترخوانده.

  4. قابل شمارش یا Countable Nouns: اسامی که می‌توان آن‌ها را شمرد، مانند کتاب، میز یا گل.

  5. غیرقابل شمارش یا Uncountable Nouns: اسامی که نمی‌توان آن‌ها را به صورت جداگانه شمرد، مانند آب، هوا یا شیر.

  6. جنسیت یا Gender-Specific Nouns: اسامی که به جنسیت خاصی از موجودات اشاره می‌کنند، مانند "پدر" و "مادر".

  7. جمعی یا Collective Nouns: اسامی که به گروهی از افراد، حیوانات یا اشیا اطلاق می‌شود، مانند "تیم" یا "جامعه".

  8. فعلی یا Verbal Nouns: اسامی که از افعال تشکیل می‌شوند، مانند "آموزش" (از افعال "آموختن") یا "ساخت" (از افعال "ساختن").

با توجه به این دسته‌بندی‌ها، اسامی عام می‌توانند مختلف باشند و بسته به موقعیت و متن، استفاده‌ی صحیح آن‌ها مورد تاکید است.

 

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با اسامی عام و خاص در انگلیسی به مقاله آموزش کامل اسم‌های عام و خاص در انگلیسی سر بزنید.

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

"اسم‌های قیدی چه کار می‌کنند؟":

نقش:

  • اسم‌های قیدی مانند قیدها عمل می‌کنند و معمولاً افعال را توصیف می‌کنند.
  • اما می‌توانند صفت‌ها، قیدها و حتی حروف اضافه را نیز توصیف کنند.

کاربرد:

  • اسم‌ها و عبارات اسمی می‌توانند با اصلاح یا ارائۀ اطلاعات اضافی دربارۀ یک فعل به عنوان قید در جمله عمل کنند.
  • این اطلاعات می‌تواند شامل زمان، مکان، کمیت یا حالت باشد.

مقایسه با مفعول مستقیم:

  • اسم‌های قیدی اغلب در انتهای جمله یا نزدیک به آن یافت می‌شوند.
  • مفعول‌ها به سوال "چه چیزی" پاسخ می‌دهند.
  • اسم‌های قیدی به سوالات "کجا"، "چه مدت"، "برای چه مدت"، "چقدر" و ... پاسخ می‌دهند.

مثال:

  • اسم قیدی: I think my family is driving south now. (فکر می‌کنم خانوادۀ من الان دارند به سمت جنوب رانندگی می‌کنند.)
    • "south" اطلاعاتی دربارۀ جهت رانندگی ارائه می‌دهد.
  • مفعول: Mark drove his Porsche. (مارک با پورشۀ خود رانندگی کرد.)
    • "his Porsche" به سوال "با چه چیزی؟" پاسخ می‌دهد.

 

اسم‌های قیدی یا به عبارت دیگر «adverbial nouns» اسم‌هایی هستند که با توجه به جمله‌ای که در آن قرار دارند دارای چندین کارکرد هستند که در مقاله آموزش کامل اسامی قیدی در انگلیسی با آن‌ها بیشتر آشنا می‌شویم.

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

فعل ability به معنی "توانایی" یا "ظرفیت" است و در زبان انگلیسی کاربردهای مختلفی دارد.

برخی از ترکیبات و کالوکیشن های پرکاربرد فعل ability:

  • Assess sb’s ability: ارزیابی پتانسیل کسی
  • Question sb’s ability: توانایی کسی را زیر سوال بردن
  • Doubt sb’s ability: به توانایی­های کسی شک کردن
  • X affects sb’s ability: X بر توانایی sb تأثیر می گذارد
  • I lost the ability to speak: زبان کسی بند آمدن

مثال:

  • Examinations are not the only means of assessing someone’s ability. There are other ways of measuring potential. (امتحانات تنها روشی برای ارزیابی توانایی فرد نیستند. روش‌های دیگری برای اندازه‌گیری ظرفیت وجود دارد.)
  • At first I questioned his abilities, but he has done the job so well. I’m now shamed that I had so little confident in him and that I doubted his abilities in first place. (در ابتدا من از توانایی‌های او شک کردم، اما او کار را به خوبی انجام داده است. اکنون شرمسارم که به او انقدر اعتماد کم داشتم و توانایی‌هایش را ابتدا شک کردم.)
  • It is a well-known fact that even small amounts of alcohol can affects your ability to drive safely. (این یک واقعیت خوب شناخته شده است که حتی مقادیر کمی از الکل می‌تواند بر توانایی رانندگی ایمن شما تأثیر بگذارد.)
  • she was so shocked by the accident that she lost the ability to speak. (او از حادثه به اندازه‌ای شوکه شد که توانایی صحبت کردن را از دست داد.)

 

در مقاله کاربرد و کالوکیشن های فعل ability در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است به معرفی ترکیبات و کالوکیشن های ساخته شده با این فعل پرداخته ایم.

  • ali esfandiyari
  • ۰
  • ۰

فعل keep به معنی "نگه داشتن" یا "حفظ کردن" است و در زبان انگلیسی کاربردهای مختلفی دارد.

برخی از ترکیبات و کالوکیشن های پرکاربرد فعل keep:

  • To keep: نگه داشتن
  • Keep something safe: ایمن نگه داشتن
  • Keep in mind: چیزی مهم را به خاطر سپردن
  • Keep up with (someone or something): همگام شدن با سرعت دیگران
  • Keep track of things: پیگیری امور

مثال:

  • Return one copy to me, keeping the other for your files. (یک کپی را به من برگردان و دیگری را برای فایل های خود نگه دار)
  • Make sure you keep your passport safe, won’t you? If you lose the data we’ll all be in trouble, so keep it safe. (حتما پاسپورت خود را ایمن نگه دارید، اینطور نیست؟ اگر داده‌ها را از دست بدهید، همه ما دچار مشکل می‌شویم، پس آن را ایمن نگه دارید.)
  • Go where you like, but keep in mind that some places are more problematic for people travelling alone. (هر جایی که دوست دارید بروید، اما به خاطر داشته باشید که برخی از مکان‌ها برای افرادی که به تنهایی سفر کنند دردسرساز است.)
  • He found it difficult to keep up with the rest of the class. (برایش سخت بود که با بقیه کلاس همگام شود.)
  • I have to work to keep up with Ali when we run. (من باید کار کنم تا وقتی با علی می دویم عقب نمانم.)
  • Keep track of your expenses for the first three months. (هزینه های خود را برای سه ماه اول پیگیری کنید)

نکات:

  • keep می تواند به عنوان فعل لازم و متعدی استفاده شود.
  • keep معمولا با to و infinitive استفاده می شود.
  • keep می تواند با ing استفاده شود.

 

یکی از افعال پرکاربرد در انگلیسی فعل keep می باشد. در مقاله ترکیبات و کالوکیشن های فعل keep در انگلیسی به ترکیبات و کالوکیشن های فعل keep می پردازیم.

  • ali esfandiyari